𝓶𝓮𝓶𝓮، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 14 روز سن داره
𝓶𝔂 𝓫𝓵𝓪𝓰𝓶𝔂 𝓫𝓵𝓪𝓰، تا این لحظه: 3 سال و 26 روز سن داره
𝓟𝓪𝓽𝓮𝓻𝓱𝓪𝓭𝓟𝓪𝓽𝓮𝓻𝓱𝓪𝓭، تا این لحظه: 2 سال و 11 ماه و 14 روز سن داره
𝓝𝓪𝓻𝓰𝓮𝓼𝓝𝓪𝓻𝓰𝓮𝓼، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 12 روز سن داره
𝓑𝓪𝓱𝓪𝓻𝓑𝓪𝓱𝓪𝓻، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره
𝓚𝓭𝓻𝓪𝓶𝓪𝓚𝓭𝓻𝓪𝓶𝓪، تا این لحظه: 1 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره
𝓐𝓽𝓻𝓲𝓷𝓐𝓽𝓻𝓲𝓷، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 12 روز سن داره

𝓜𝔂 𝓱𝓪𝓻𝓶𝓸𝓷𝓮𝔂

سِتاره هایِ تو کَهکِشان

𝔀𝓮𝓵𝓬𝓸𝓶𝓮 𝓭𝓮𝓪𝓻

​​​​​

"تو هیچ وقت زیاد حساس نیستی فقط همه چیزو خیلی عمیق حس میکنی و این خیلی خیلی قشنگه"

-حرف هایی به خودم

افکار شبانه(؟)

من چرا خوابم نمیبره؟ (*وای تانیا توروخدا بگیر بخواب ی هفتس نخوابیدی..) ولی خب داشتم به این فکرمیکردم چی میشه که یکی از خودش بدش میاد؟منظورم اینه که من آدما و حتی خودم رو دیدم که به خاطر فلان چیز از خودشون راضی نبودن و این باعث تنفر از خودشون شده بود اونم دراین حال که هیچکس اندازه ی خودت بهت اهمیت نمیده.اصلا چی شد که ما فهمیدیم حتما با داشتن فلان چیز کاملیم؟یا حتی باهاش خوشحالیم؟شاید همه ی اینا تاثیرات خواستن خوب دیده شدن توسط دیگرانه نه؟چیز عجیبی نیست.کاملا واقعیه و در عین حال مضخرف چون تو داری اهمیت میدی که آدما دارن درموردت چطور فکرمیکنن و از دیدشون چه جوری دیده میشی اونم درحالی که در حقیقت این ذره ای ارزش نداره چون آدما هم ارزشی ندا...
21 تير 1404

هشتم+بماند به یادگار

1۹ خرداد سال ۱۴۰۴ و بالاخره تموم شدن سال هشتم،بهترین سال تحصیلی عمرم. متاسفانه انقدر احساسات پیچیده و مبهمی دارم که نمیتونم چیزخاصی بنویسم فقط ثبتش میکنم. نسکافه های داغ،چرخیدن زیر بارون،نوشته های توی دفترخاطرات،جا زدن آبنبات های رنگی به جای سیگار،بهم ریختن موهای موج دار شکلاتی،آغوش های طولانی،گریه های عجیب غریب،کتاب خوندن توی حیاط،لبخندهای پراسترس،فرار کردن و نقش بستن خنده های شیرین. هنوز هم منو به یاد میاری؟هنوز هم اون دختر رو به یاد میاری؟ -از طرف دختری که این ها براش زندگی بود. این چیزی بود که من نوشته بودم..در پایان دوست دار شما تانیا.باعشق. ...
19 خرداد 1404

:)

-ولی فکرمیکردم اگه امتحانامو خوب بدم خوشحال میشم..فقط دوتا امتحان مونده زبان و انشا که میدونم خوب میدم‌ چون آسونن. پنجشنبه ۱۵ خرداد ساعت 00:0۰ پیام: لطفاً از خودت و دنیا متنفر نباش وقتی حتی دلیل تنفرت رو هم نمیدونی. و تازه اشکالی هم نداره اگه امتحان دادن و درس خوندن برات عادی شده یا اینکه شاید کلا زندگی برات عادی شده..
15 خرداد 1404

زیبایی:))

-و شاید زیبایی آن طور که ما انتظارش را داشتیم و فکرمیکردیم نباشد،این طور نیست؟ آمم سلامم خیلی وقت بود که پست درست حسابی نزاشته بودم و حرف نزده بودم.واقعا از وبلاگ عزیزم و هرکسی که نوشته هام رو میخونه معذرت خواهی میکنم چون این مدت(چند ماه اخیر)دائماً در نوسان خلقی بودم و خیلی آدم جالبی نبودم... به هرحال بگذریممم خب خب ازونجایی که من اینجا همه چیز رو عادت دارم ی جورایی ثبت کنم خواستم به خودم که بعدا قراره اینارو بخونه بگم که آره به خود جدیدت سلام کن و ازم توضیح نخوا خودت میدونی چی میگم:) حقیقتش یکی از زیباترین قسمت‌های آدم ها برای من به شخصه شخصیت ، ظاهر ، رفتار ، اخلاق و شخصیت متفاوت و مختص خودشونه اونم مخصوصا وقتی ببینم...
14 فروردين 1404

𝓗𝓮𝔂 𝓗𝓮𝔂

سلامم سلاممم چطورین از لحنم مشخصه که انرژیم زیاده باید بگم که تقریبا امتحانای ترم اولم رو به پایانه و کلا چندتا بیشتر نمونده(آسوناش مثلا تفکر ، قرآن و انشا) و باید بگم که از خودم واقعا راضی بود واقعا بیشتر از هرسالی تلاش کردم و خوندم و متاسفانه هیچ شبی رو هم نخوابیدم که امیدوارم به خاطرش شماره چشمم نرفته باشه بالا که مجبورشم عینک بزنم(یکی از چشمام آستیک ماته ولی به خاطر اینکه نمرش کم بود گفتن لازم نیست عینک بزنم)و این چندوقت خیلی چشم درد و سردرد داشتم. و ی چیز دیگه ای بود این بود که بیشتر از همه ب خاطر ریاضیم استرس داشتم چون مشکل داشتم توی کنترل استرس و اضطرابم یکم کارمو خراب میکرد ولی خوشبختانه تونستم با راهکار مشاور ...
23 دی 1403

𝓗𝓪𝓹𝓹𝔂 𝓫𝓲𝓻𝓽𝓱𝓭𝓪𝔂 𝓽𝓸 𝓶𝓮

سال عجیب و جالبی بود. تجربه های جدید،اخلاقای جدید،رفتارای جدید،آدمای جدید،هدفا و خواسته های جدید زیادی وارد زندگیم شدن... هم سال شیرینی بود هم گاهی وقتا تلخ. توی این یه سال زندگیم خیلی تغییر کرد که بابتش خیلی خوشحالم:) از خدای مهربونمم بابت اینکه دوستم داشت و آرزوم رو برآورده کرد تشکر میکنم و بارها میگم خدایا شکرت و امیدوارم آنقدر هم دوستم داشته باشی که ازم نگیریش(که البته امیدوارم به صلاحم باشه) تنها آرزوی امسالم اینه که آدمای مهم زندگیم و دوستام همیشه سالم باشن و لبخند روی لبشون باشه و امیدوارم همیشه برام بمونن تا خاطره های قشنگ بیشتری بسازیم،چون اونا تنها کسایین که باعث حال خوب و دووم اوردنم توی شرایط سختمم. به خودم...
8 دی 1403